بخش کشاورزی، به عنوان یک نظام زیستفیزیکی، شدیداً وابسته به شرایط اقلیمی است و اقلیم، یکی از عوامل اصلی در تعیین مکان، منابع تولید و بهرهوری فعالیتهای کشاورزی محسوب میشود. از این رو، پیشبینی تغییرات اقلیمی و ارزیابی راهبردهای تطبیق و سازگاری با این تغییرات، نقش مؤثری در کاهش خسارات احتمالی این پدیده خواهد داشت. مدلهای گردش عمومی جو، ابزاری مناسب جهت پیشبینی پارامترهای اقلیمی در بلندمدت هستند. اما ضعف عمدهی این مدلها در کم بودن قدرت تفکیک مکانی و زمانی آنهاست که جهت فائق آمدن بر این مشکل، لازم است در طی فرآیند ریزمقیاسنمایی، مقیاس مکانی و زمانی خروجی این مدلها کاهش یابد. با توجه به این رویکرد، در مطالعهی حاضر به تحلیل ریزمقیاس تغییرات اقلیم و تعیین سناریوهای اقلیمی منطقهای در دشت همدان- بهار و همچنین مقایسهی آنها با سناریوهای کشوری پرداخته شد و میزان تغییرات الگوی کشت و ارزش افزودهی بخش کشاورزی منطقه در سناریوهای اقلیمی منطقهای و کشوری، با استفاده از ترکیب مدل برنامهریزی ریاضی اثباتی، مدل رگرسیون واکنش- عملکرد و مدل مولد هواشناسی LARS-WG، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که همگام با افزایش دما به میزان 0.54 درجهی سانتیگراد و کاهش بارندگی به میزان 3.4 درصد در دشت همدان- بهار، ارزش افزودهی بخش کشاورزی این دشت در افق 2020، به میزان 35 میلیارد ریال کاهش خواهد یافت. اما در صورت تعمیم میانگین شرایط اقلیمی کشور به دشت مذکور، ارزش افزودهی بخش کشاورزی این منطقه در افق 2020 به میزان 21 میلیارد ریال افزایش خواهد یافت. نتایج مذکور، لزوم انجام ریزمقیاسنمایی در پیشبینیهای اقلیمی و عدم تناسب سناریوهای اقلیمی کشوری با مطالعات منطقهای را نمایان میسازد.