ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد الگوهای رگرسیون ضربی در شناسایی عوامل موثر بر بکارگیری از عملیات مدیریت تلفیقی آفات در استان خوزستان
استفاده بیرویه ازسموم شیمیایی همواره آثار جبرانناپذیری بر محیطزیست وارد کرده است. چنین چالشهایی، اهمیت توسعه و اجرای برنامههای مدیریت تلفیقی آفات (IPM) را بیشترمیکند.در این راستا، بررسی عوامل مؤثر بر تعداد عملیات IPM به کارگرفته شده توسط زارعین، میتواند گام مؤثری در جهت کاربرد وسیع مدیریت تلفیقی آفات باشد. از طرفی، چنین مطالعاتی راهنمای مناسبی برای تصمیمگیران و برنامهریزان در انتخاب سیاستهای صحیح در زمینه عملیاتیکردن کشاورزی پایدار میباشد. برای این منظور، در مطالعه حاضر سعی شده است، عوامل مؤثر بر تعداد عملیات مدیریت تلفیقی آفات به کارگرفته شده توسط زارعین استان خوزستان برای کاهش اثرات زیستمحیطی مصرف سموم شیمیایی بررسی گردیدند. اطلاعات مورد نیاز با تکمیل پرسشنامه از 180 زارع در استان خوزستان در سال 1393 جمعآوری شد. با توجه به ماهیت شمارشی و گسسته متغیر وابسته از الگوهای رگرسیون ضربی استفاده گردید. پارامتر پراکندگی الگوهای توزیع دو جملهای منفی نوع اول، دوم و حالت تعمیم یافته آن تقریبا برابر صفر و در الگوی پوآسن تعمیم یافته برابر با 45/0- بود. آماره در آزمون LRنیز به ترتیب در انواع الگو دوجملهای منفی برابر صفر و در الگو پوآسن تعمیم یافته برابر 02/42 بود که نشان میدهدالگوی مورد بررسی پراکندگی کمتر از حد داشته و الگوی پوآسن تعمیم یافته برای بررسی عوامل مؤثر بر متغیر وابسته الگوی ارجحتری است. براساس نتایج ضرایب برآوردی میزان تجربه، تحصیلات، سطح آگاهی و میزان مواجه با خطرات سموم شیمیایی تاثیر مثبت معنیداری و شدت تراکم آفات تاثیر منفی معنیدار بر متغیر تعداد عملیات IPM دارد.براساس نتایج نسبت خطر، بیشترین اثر مربوط به سطح آگاهی با 115/1 و کمترین مربوط به شدت تراکم آفات 875/0 است.لذا تهیه پوستر و بازدید از مزارعی که اثرات سموم شمیمیایی را نشان میدهند، همچنین اتخاذ سیاستهایی برای تشویق زارعین در استفاده از مبارزه بیولوژیک و دیگر عملیات مدیریت تلفیقی آفات برای کشاورزان ضروری است.
https://www.iranianjae.ir/article_20909_bb3eae4eaba5b54f9102beca74103d88.pdf
2016-12-01
1
17
10.22034/iaes.2016.20909
استان خوزستان
عملیاتمدیریت تلفیقی آفات
متغیر وابسته شمارشی
الگوهای رگرسیون ضربی
نسبت خطر
اسماعیل
پیشبهار
pishbahar@yahoo.com
1
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
جواد
حسین زاد
j_firoozy@yahoo.com
2
دانشیار اقتصاد کشاورزی
AUTHOR
سحر
عابدی
sahar_abedi91@yahoo.com
3
کارشناس ارشد اقتصاد کشاورزی
AUTHOR
پریا
باقری
pariya.ba93@gmail.com
4
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تلاطم و همبستگی تلاطم قیمت در سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور: کاربرد مدلهای همبستگی شرطی ثابت و پویا
هدف از مطالعهی حاضر، بررسی تلاطم قیمتها و نیز ارتباطات قیمتی بین سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور، با بهرهگیری از مدلهای چندمتغیرهی تلاطم شامل مدلهای همبستگی شرطی ثابت (CCC) و پویا (DCC و VCC) میباشد. بدین منظور از سریهای زمانی قیمت ماهانهی دان مرغ، مرغ زنده، گوشت مرغ، علوفه، گوسفند زنده، گوسالهی زنده، گوشت گوسفند و گوشت گوساله در طی دوره زمانی 92-1376 استفاده شد. تخمین مدلهای همبستگی شرطی نشان داد که ثابت بودن همبستگیهای شرطی در طول زمان فرض بسیار محدود کنندهای برای متغیرهای تحت بررسی میباشد. به استثنای رابطهی قیمتی بین مرغ زندهی درب مرغداری و گوشت مرغ آمادهی طبخ که همبستگیهای آن در طول زمان ثابت است در بقیهی موارد همبستگیهای شرطی پویای برآورد شده تفاوت فاحشی با همبستگیهای شرطی ثابت دارد، بطوریکه همبستگیهای شرطی پویا نوسانات شدیدی را در تمامی موارد تجربه کرده است. نتایج بدست آمده مبین آن است که در بازار دام و طیور کشور اطلاعات قیمتی بیشتر از سمت سطح نهادهها به سمت دو سطح دیگر یعنی خردهفروشی و تولیدکننده جریان مییابد که بایستی در سیاستگذاریهای مربوط به این بخش کاملاً مدنظر قرار گیرد. در سطوح عمودی هر سه بازار گوشت مرغ، گوشت گوسفند و گوشت گوساله، همبستگی بین سطوح خردهفروشی- تولیدکننده بازارها بزرگتر از همبستگی بین سطوح خردهفروشی- نهاده و تولیدکننده- نهاده میباشد که مبین قویتر بودن ارتباط بازارها بین این دو سطح است. نتایج مدلهای تلاطم برآورد شده بیانگر آن است که شوکها و اخبار جدید نسبت به تلاطمهای قبلی حادث شده، اثر قویتری بر تلاطم قیمت جاری بازار دام و طیور کشور دارند و این مسئله لزوم مدیریت اخبار را نشان میدهد.
https://www.iranianjae.ir/article_20066_b0d8d2caefee0ef433e608cbca711625.pdf
2016-12-01
19
46
10.22034/iaes.2016.20066
تلاطم قیمت
سطوح عمودی بازار
جریان اطلاعات قیمتی
همبستگی شرطی
دام و طیور
محمد
قهرمانزاده
ghahremanzadeh@tabrizu.ac.ir
1
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
قادر
دشتی
gdashti@yahoo.com
2
دامشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریز
AUTHOR
زهرا
رسولی بیرامی
zahrarasouli.480@gmail.com
3
دانشجوی مقطع دکتری گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل مؤلفههای مؤثر بر نگرش مصرفکنندگان پنیر تولید شده با شیر طبیعی با تأکید بر تمایلات قیمتگرایی و کیفیتگرایی
بسیاری از خانوادهها بر این باورند که استفاده از شیر خشک در تولید لبنیات و به ویژه محصول پنیر باعث کاهش ارزش غذایی آن شده و این باور منجر به تغییر در نگرش مصرفی این خانوارها شده است. لذا مطالعة حاضر میزان تمایل به پرداخت مصرفکنندگان پنیر شهرستان بابل استان مازندران را به منظور خرید پنیر تولید شده از شیر طبیعی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط برآورد و عوامل موثر بر این تمایل به پرداخت را مشخص کردهاست. نتایج بررسیها نشان داد که مصرفکنندگان کیفیتگرا حاضرند به طور متوسط با 94/14 درصد و مصرفکنندگان قیمتگرا به طور متوسط با 76/14 درصد افزایش قیمت نسبت قیمت حال حاضر پنیر، پنیر تولید شده از شیر طبیعی را خریداری نمایند. همچنین مشخص گردید که اهمیت بیشتر به کیفیت در مقابل قیمت پنیر از دیدگاه مصرفکنندگان، تحصیلات، مقدار مصرف ماهانه، قیمت پنیر، درآمد خانوار، خرید از دامدار، خرید پنیر به دلیل سالم بودن این محصول و تمایل بیشتر به مصرف پنیر سفید ایرانی یا پنیر خامهای اثر مثبت و معنیدار و متغیرهای تعداد اعضای خانوار، تعداد افراد علاقهمند به مصرف پنیر و متغیر پیشنهاد اثر منفی و معنیدار بر تمایل به پرداخت افراد داشتهاند. لذا پیشنهاد میگردد تا شرکتهای لبنی در کنار برندهای فعلی، به برند پنیر طبیعی ایرانی که در آن از شیر طبیعی استفاده شده باشد، توجه نمایند. چنانچه بتوانند با استفاده از برند پنیر طبیعی، این اطمینان را در مصرف کنندگان ایجاد نمایند که پنیر تولیدی از شیر طبیعی تولید شده است، آنگاه مصرفکنندگان حاضر به پرداخت مبلغ بیشتری نسبت به مبالغ فعلی در بازار خواهند بود.
https://www.iranianjae.ir/article_19695_c5a4f29a93a7fb56b197ad774fdc484f.pdf
2016-12-01
47
64
10.22034/iaes.2016.19695
قیمت
کیفیت
مدل لوجیت
استان مازندران
مجید
محمدی
majid_mohammadi@ut.ac.ir
1
دانشجو/دانشگاه تهران
AUTHOR
عمران
طاهری ریکنده
etaheri@ut.ac.ir
2
دانشجو کارشناسی ارشد/دانشگاه تهران
AUTHOR
حامد
رفیعی
hamed_rafiee_sari@yahoo.com
3
استادیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
علیرضا
عزیزنژاد
mohammadi_eae69@yahoo.com
4
کارشناس ارشد اقتصاد کشاورزی/دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی گرایش به پرداخت مصرفکنندگان برای گوشت مرغ بدون آنتیبیوتیک در شهر مشهد
تولید محصولات غذایی سالم یکی از مهمترین اهداف توسعه پایدار کشاورزی و سلامت جامعه است. این مطالعه به منظور بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت مصرفکنندگان برای گوشت مرغ بدون آنتیبیوتیک در شهر مشهد انجام شده است. دادههای مورد نیاز با نمونهگیری تصادفی ساده و تکمیل پرسشنامه از 340 خانوار در سال 1393 جمعآوری شده است. برای شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت مصرفکنندگان از روش ارزشگذاری مشروط و برآورد الگوی لاجیت ترتیبی استفاده شده است. نتایج نشان داد که حدود 19 درصد مصرفکنندگان حاضر به پرداخت مبلغی اضافه برای خرید گوشت مرغ بدون آنتیبیوتیک نسبت به نوع متداول نبودند و 6 درصد تمایل به پرداخت کمتر از 5 درصد نرخ افزوده داشتند در صورتی که 55 درصد افراد حاضر به پرداخت نرخ افزوده بین 15 تا 35 درصد و 20 درصد افراد حاضر به پرداخت 35 درصد بیشتر نسبت به بهای گوشت مرغ متداول بودند. از میان متغیرهای مورد مطالعه، درآمد خانوار، تحصیلات، آگاهی درباره ویژگیهای گوشت مرغ بدون آنتیبیوتیک، شاخص اهمیت سلامت، مقدار مصرف گوشت مرغ، تعداد افراد خانوار و وجود افراد حساس به انواع آنتیبیوتیکها در خانواده اثر مثبت و معنیداری بر میزان تمایل به پرداخت برای گوشت مرغ بدون آنتیبیوتیک داشته است. همچنین وجود رابطه منفی و معنیدار بین قیمت گوشت مرغ بدون آنتیبیوتیک و میزان تمایل به پرداخت تأیید شده است. همچنین قیمت گوشت مرغ بدون آنتیبیوتیک اثر منفی و معنیداری بر تمایل به پرداخت نرخ افزوده برای خرید گوشت مرغ بدون آنتیبیوتیک داشته است. سن و جنسیت اثر معناداری بر میزان تمایل به پرداخت نداشتهاند. 29 درصد پاسخگویان، قیمت بالا و 27 درصد آنها عدم وجود تبلیغات مناسب را مهمترین مشکلات در زمینه خرید این محصول دانستهاند. بر اساس نتایج، تبلیغات در رسانههای عمومی به منظور افزایش آگاهی مصرفکنندگان و پرداخت یارانه برای تولید و مصرف این محصول پیشنهاد میشود.
https://www.iranianjae.ir/article_21163_9e00bfa9c34d2673dd562fa2f86edceb.pdf
2016-12-01
65
87
10.22034/iaes.2016.21163
ارزشگذاری مشروط
لاجیت ترتیبی
محصولات غذایی سالم
نرخ افزوده
افسانه
نیکوکار
anikoukar57@gmail.com
1
عضو هیأت علمی- دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
ریحانه
بزی
r.bazzi1367@gmail.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر تبلیغات بر تعادل بازارهای چندگانه فرآوردههای لبنی
تبلیغات به عنوان اساسیترین روش ترغیب و تشویق افراد به مصرف کالا یا خدمات جدید و یا افزایش مصرف کالاها و خدمات قدیمی در علم بازاریابی مطرح است. شیر و فرآوردههای لبنی به عنوان کالایی اساسی، از مهمترین کالاهای بهداشتی و سلامتبخش میباشند که همواره افزایش مصرف آن از دغدغههای اصلی دولتها بویژه در ایران بوده است. در این مطالعه به بررسی اثر تبلیغات فرآوردههای لبنی (شیر فرآوریشده و پنیر) بر عرضه و قیمت شیرخام و از آن رو مازاد رفاه تولیدکننده در سطح مزرعه پرداخته شده است. سپس به بررسی سطح بهینه بودجه تبلیغات عمومی فرآوردههای لبنی به منظور ارتقای سطح مصرف شیر و افزایش مازاد تولیدکنندگان شیرخام برای دوره 1389-1393 با استفاده از الگوی چندسطحی تعادل شده است. نتایج نشان داد که اثر تبلیغات شیر فرآوریشده بر عرضه شیرخام در سطح مزرعه مثبت است و کشش آن از 00876/0 تا 09244/0 در تغییر میکند. همچنین، نرخ بهینه تبلیغات شیر فرآوریشده دارای میانگینی از 78/3 تا 85/20 درصد میباشد. یعنی تولیدکنندگان شیر فرآوریشده بین 4 تا 21 درصد از فروش شیر خود را بایستی صرف تبلیغات عمومی شیر نمایند تا مازاد تولیدکنندگان در سطح مزرعه حداکثر شود.
https://www.iranianjae.ir/article_22185_64b3b44cfabc9460725476efebd1fc63.pdf
2016-12-01
89
112
10.22034/iaes.2016.22185
تقاضا
بازارهای چند سطحی
تبلیغات
شیر
ایران
حبیب
شهبازی
habib_susa@yahoo.com
1
دانشگاه سید جمال الدین اسدآبادی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقش آزادسازی تجاری بخش صنعت در تغییرات فرسایش خاک
سیاست های اقتصادی می توانند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم تغییراتی را از راه اثرگذاری بر قیمت های نسبی محصولات و نهاده های تولیدی در کارکرد نظام زراعی ایجاد کنند که این تغییرات، بهویژه از نظر فرسایش خاک اهمیت بسیار دارند. سیاست آزادسازی تجاری از جمله سیاستهایی بوده که بهطور غیرمستقیم بر پدیدههای زیستمحیطی بویژه فرسایش خاک اثرگذار است. در این پژوهش با برقراری ارتباط میان بخشهای صنعت و محصولات زراعی فرسایشگر در قالب یک الگوی تعادل عمومی چند بخشی، پیامدهای آزادسازی تجاری بخش صنعت بر فرسایش خاک ارزیابی شده است. بدین منظور از دادههای سال 1390 برای شبیهسازی نتایج استفاده شده است. نتایج نشان داد که سیاست آزادسازی تجاری (کاهش 5 درصدی تعرفه واردات محصولات صنعتی) بهبود فرسایش خاک (33/0 درصد) را به همراه دارد. همچنین پیادهسازی این سیاست موجب افزایش درآمد واقعی مصرفکنندگان، کاهش شاخص قیمت مصرفکننده (08/2 درصد) و افزایش تولید کل (07/0 درصد) میشود. نتایج تحلیل حساسیت موید آن است که سیاستگذاران در اجرای این سیاست باید تفاوتها منطقهای و رفتاری را لحاظ کنند. چرا که نتایج به تغییرات کششها حساس بوده و پیادهسازی آن ممکن است اثرات منفی داشته باشد. علیرغم پیامدهای مناسب اقتصادی و زیستمحیطی سیاست آزادسازی تجاری بخش صنعت، توصیه می شود کشور به پهنههای مختلف تقسیمبندی و پس از ارزیابی اثرات مثبت و منفی آزادسازی تجاری بخش صنعت بر فرسایش خاک در هر پهنه، بسته سیاستی مناسب با هر منطقه به منظور جلوگیری از روند فزاینده فرسایش خاک و بهبود آن اجرا شود.
https://www.iranianjae.ir/article_21954_15247ac3f61fcefaeccea319eb1a9649.pdf
2016-12-01
113
127
10.22034/iaes.2016.21954
آزادسازی تجاری
تعادل عمومی چند بخشی
تحلیل حساسیت
فرسایش خاک
ایران
سید صفدر
حسینی
hosseini_safdar@yahoo.com
1
استاد/دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
میلاد
امینی زاده
milad.amini@ut.ac.ir
2
دانشجوی دکترا دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
سعید
یزدانی
syazdani@ut.ac.ir
3
استاد و رئیس دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی آثار رفاهی بهره برداری بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی در دشت همدان – بهار
در سالهای اخیر به دلیل برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی در دشت همدان - بهار، سطح آب به شدت کاهش یافته است. هدف از این پژوهش تحلیل رفاه کشاورزان در اثر بهره برداری بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی است. اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق به صورت میدانی و با تکمیل پرسشنامه از کشاورزان در سال 1394 جمع آوری شده است. برای این منظور با تخمین تابع رفاه، اثر کاهش سطح آب زیرزمینی بر میزان رفاه کشاورزان بررسی شده است. در این پژوهش تأثیر مجاورت مزارع بر رفاه کشاورزان از طریق رهیافت اقتصاد سنجی فضایی برآورد شده است. ضریب همبستگی حاصل از تخمین توابع نشان داد، که کاربرد رگرسیون فضایی نسبت به روش رگرسیون کلاسیک برتری دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد میزان کاهش رفاه سالیانه به ازای هر متر کاهش سطح آب زیرزمینی برای هر بهره بردار در کشت گندم و سیب زمینی به ترتیب برابر با 18754300 و 35672800 ریال است. زیان حاصل از کاهش آب زیرزمینی در کل محدوده مورد مطالعه 52 میلیارد ریال محاسبه شده است. با در نظر گرفتن رفاه از دست رفته در حدود 6/2 درصد از درآمد سرانه هر بهره بردار کاسته می شود. بنابر این کاهش رفاه ناشی از افت سطح آب های زیرزمینی چشمگیر بوده و ادامه ی روند برداشت بی رویه، کاهش دسترسی به آب و در نتیجه کاهش رفاه کشاورزان را در دراز مدت به دنبال خواهد داشت. لذا سرمایه گذاری در زمینه حفظ و تغذیه آب زیرزمینی حداقل در حد رفاه کاهش یافته کشاورزان امری ضروری است.
https://www.iranianjae.ir/article_21431_644b4a164fc6d44ff7f04c691422cc0b.pdf
2016-12-01
129
153
10.22034/iaes.2016.21431
آب زیرزمینی
اقتصاد سنجی فضایی
تابع رفاه کشاورزان
گندم
سیب زمینی
سید محسن
ُسیدان
seyedan1969@gmail.com
1
دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده کشاورزی، گروه اقتصاد کشاورزی.
LEAD_AUTHOR
محمد رضا
کهنسال
kohansal@um.ac.ir
2
lدانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده کشاورزی، گروه اقتصاد کشاورزی.
AUTHOR
محمد
قربانی
ghorbani@um.ac.ir
3
دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده کشاورزی، گروه اقتصاد کشاورزی.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل ریزمقیاس ماهیت تغییرات اقلیم و تعیین سناریوهای اقلیمی بخش کشاورزی در دشت همدان- بهار.
بخش کشاورزی، به عنوان یک نظام زیستفیزیکی، شدیداً وابسته به شرایط اقلیمی است و اقلیم، یکی از عوامل اصلی در تعیین مکان، منابع تولید و بهرهوری فعالیتهای کشاورزی محسوب میشود. از این رو، پیشبینی تغییرات اقلیمی و ارزیابی راهبردهای تطبیق و سازگاری با این تغییرات، نقش مؤثری در کاهش خسارات احتمالی این پدیده خواهد داشت. مدلهای گردش عمومی جو، ابزاری مناسب جهت پیشبینی پارامترهای اقلیمی در بلندمدت هستند. اما ضعف عمدهی این مدلها در کم بودن قدرت تفکیک مکانی و زمانی آنهاست که جهت فائق آمدن بر این مشکل، لازم است در طی فرآیند ریزمقیاسنمایی، مقیاس مکانی و زمانی خروجی این مدلها کاهش یابد. با توجه به این رویکرد، در مطالعهی حاضر به تحلیل ریزمقیاس تغییرات اقلیم و تعیین سناریوهای اقلیمی منطقهای در دشت همدان- بهار و همچنین مقایسهی آنها با سناریوهای کشوری پرداخته شد و میزان تغییرات الگوی کشت و ارزش افزودهی بخش کشاورزی منطقه در سناریوهای اقلیمی منطقهای و کشوری، با استفاده از ترکیب مدل برنامهریزی ریاضی اثباتی، مدل رگرسیون واکنش- عملکرد و مدل مولد هواشناسی LARS-WG، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که همگام با افزایش دما به میزان 0.54 درجهی سانتیگراد و کاهش بارندگی به میزان 3.4 درصد در دشت همدان- بهار، ارزش افزودهی بخش کشاورزی این دشت در افق 2020، به میزان 35 میلیارد ریال کاهش خواهد یافت. اما در صورت تعمیم میانگین شرایط اقلیمی کشور به دشت مذکور، ارزش افزودهی بخش کشاورزی این منطقه در افق 2020 به میزان 21 میلیارد ریال افزایش خواهد یافت. نتایج مذکور، لزوم انجام ریزمقیاسنمایی در پیشبینیهای اقلیمی و عدم تناسب سناریوهای اقلیمی کشوری با مطالعات منطقهای را نمایان میسازد.
https://www.iranianjae.ir/article_21150_4e6312c62d2cc6c98e89f2a31a43ebae.pdf
2016-12-01
155
174
10.22034/iaes.2016.21150
تغییرات اقلیم
ریزمقیاسنمایی
الگوی کشت
ارزش افزودهی کشاورزی
دشت همدان- بهار
شیوا
سلطانی
shiva.soltani@modares.ac.ir
1
دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
سید حبیبالله
موسوی
shiva.soltani@ymail.com
2
دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر سرریزهای تکنولوژی بر رشد تولید سبز کشورهای منتخب در حال توسعه قاره آسیا
جریان سرریز های تکنولوژی به کشورها در چند دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است چرا که این سرریز ها منجر به افزایش دانش، ایجاد مزیت های رقابتی و ادغام های اقتصادی می گردند. با توجه به اهمیت سرریزهای تکنولوژی مقاله حاضر، در غالب مدل رشد رومر به بررسی اثر سرریز های تکنولوژی از دو کانال واردات حامل دانش و جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر تولید سبز کشورهای در حال توسعه منطقه آسیا طی دوره 2012-1995و با بهره گیری از روش اقتصاد سنجی فضایی می پردازد. تولید سبز در این پژوهش با در نظر گرفتن استهلاک منابع طبیعی محاسبه شده است. بر طبق نتایج بدست آمده اثر مخارج تحقیق و توسعه و سرریز تکنولوژی از کانال واردات حامل دانش مثبت و معنادار و اثر شاخص سرمایه انسانی و سرریز تکنولوژی از کانال جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی منفی می باشد.
https://www.iranianjae.ir/article_21001_1ab557a19a80e7db5ecf3d1f71e10c68.pdf
2016-12-01
175
193
10.22034/iaes.2016.21001
سرریزهای تکنولوژی
سرمایه انسانی
مخارج تحقیق و توسعه
تولید سبز
سیما
شافعی
simashafei@gmail.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان
LEAD_AUTHOR
محمدرضا
زارع مهرجردی
zare@mail.uk.ac.ir
2
هئیت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان
AUTHOR
حسین
مهرابی
hmehrabi2000@gmail.com
3
هئیت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل تمایزهای بین بخشی و فرایند توسعه زیستمحیطی در ایران
رشد و توسعه جوامع اگرچه پیشرفتهای شگرفی را در عرصههای مختلف به همراه داشته است، اما رسیدن انسان به این دستاوردها به بهای شکستن پلهای پشت سرش تمام شد و جهان را به یکباره با رشد فزاینده تخریب محیط زیست روبرو نمود. بررسی گزارشهای مراجع معتبر ملی و بینالمللی نشان میدهد که در طول دورههای زمانی مختلف، شاخصهای رشد و توسعه در ایران روند صعودی داشته است. با این وجود، علیرغم رشد و توسعه اقتصادی در دورهها و زمانهای مختلف، آمارهای موجود حکایت از بروز و ظهور تخریبهای فزاینده زیستمحیطی در ایران دارد. در مطالعه حاضر از طریق برآورد تابع انتشار کربندیاکسید در بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات برای بازه زمانی 1391-1367 و با تأکید بر تمایزهای بین بخشی به تحلیل و بررسی فرایند توسعه زیستمحیطی در ایران در قالب آزمون فرضیه زیستمحیطی کوزنتس پرداخته شد. به این منظور، در این مطالعه از رویکرد میانگین گروهی تلفیقی پانل دیتا (PMG) استفاده شد. نتایج نشان داد که در بلندمدت فرضیه زیستمحیطی کوزنتس در ایران برقرار است. با این وجود، نتایج این مطالعه نشان داد که در کوتاهمدت تفاوتهای ساختاری در ماهیت بخشهای اقتصادی به عنوان یک عامل اثرگذار در فرایند توسعه زیستمحیطی ایران محسوب میشود. در پایان، با توجه به وجود تمایزهای بین بخشی در اقتصاد کشور، توصیههای سیاستی متناسب با خصوصیات مربوط به هر بخش مورد بررسی و پیشنهاد قرار گرفت.
https://www.iranianjae.ir/article_20872_8dd30a2445af85d6a5c29a111e0a8170.pdf
2016-12-01
195
213
10.22034/iaes.2016.20872
توسعه زیستمحیطی
تمایزهای بین بخشی
منحنی کوزنتس
میانگین گروهی تلفیقی
ایران
سید ابوالقاسم
مرتضوی
samortazavi@modares.ac.ir
1
استادیار گروه اقتصاد کشاورزی / دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
علی رضا
علی پور
alipouralireza@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری اقتصاد کشاورزی / دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
امین
ارجمندی
amin.arjomandi@modares.ac.ir
3
دانشجوی دکتری اقتصاد کشاورزی / دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
abstract
https://www.iranianjae.ir/article_29532_831abc64cc00c111c470738b79441d78.pdf
2016-11-21
215
224
10.22034/iaes.2016.29532