انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160301A Survay of Iran’s Pistachio Market Integration, An Application of Threshold Spatial Price Transmission Modelsبررسی همگرایی بازار پسته ایران، کاربردی از الگوی آستانهای انتقال مکانی قیمت12914420FAافسانه نیکوکارعضو هیأت علمی- دانشگاه پیام نورJournal Article20150615Abstract In integrated markets, price shocks in one market are answered in the other markets. Under these conditions, price differences of homogenous commodities in various markets arise from transit costs. Survey of spatial price transmission is one of the methods for studying market integration. With this point of view, spatial price transmission process of pistachio is studied in threshold price transmission models framework. Threshold price transmission models from producer province (Kerman) to consumer provinces (the other provinces of Iran) were estimated by using monthly retail price index data of pistachio for March 2007 to February 2013 period. The results showed that there is positive asymmetric price transmission in the most provinces of country in short-run and marketing agents gain extra benefits and consumers loss from different speed of market integration when price decreases compared with when price increases. But at the whole, markets are integrated in long-run and there is no long-run asymmetric price transmission. With attention to the almost competitive structure of pistachio market at retail level, asymmetric price transmission probably arise from inflation, inventory management, adjustment costs and asymmetric information. Thus, ant inflation policies, assembling market information systems and creating stock market help to the symmetric price transmission and more integrated markets.چکیده در بازارهای همگرا، شوکهای قیمتی در یک بازار، در بازارهای دیگر پاسخ داده میشود. در این شرایط، تفاوت قیمت کالاهای همگن در بازارها ناشی از هزینههای حملونقل است. بررسی انتقال مکانی قیمت در بازار یک کالا، یکی از روشهای مطالعه همگرایی بازارهاست. فرآیند انتقال مکانی قیمت پسته با این دیدگاه و در چارچوب الگوهای آستانهای انتقال قیمت مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه با استفاده از دادههای ماهانه شاخص قیمت خردهفروشی پسته در دوره 92-1386 الگوهای آستانهای انتقال قیمت از استان تولیدکننده (کرمان) به استانهای مصرفکننده (سایر استانهای کشور) برآورد شد. نتایج نشان داد که انتقال قیمت در بیشتر استانهای کشور، در کوتاهمدت نامتقارن مثبت است و عوامل بازاریابی از تفاوت در سرعت همگرایی بازارها در هنگام افزایشها و کاهشهای قیمت در بازار مبدأ، منافع اضافی کسب میکنند و مصرفکنندگان زیان میبینند. اما در مجموع بازارها در بلندمدت همگرا هستند و عدم تقارن بلندمدت در انتقال قیمتها وجود ندارد. با توجه به ساختار نزدیک به رقابتی بازار پسته در سطح خردهفروشی، انتقال نامتقارن قیمتها احتمالا ناشی از تورم عمومی قیمتها، مدیریت موجودی انبار، هزینههای تعدیل قیمتها و اطلاعات نامتقارن است. بنابراین اتخاذ سیاستهای ضدتورمی، فراهمآوری سیستمهای اطلاعات بازار و ایجاد بازار بورس به همگرایی بیشتر بازارها و انتقال متقارن قیمتها کمک میکند.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160301Simulation Farmers’ Response to Increasing Prices of Agricultural Products Policy: Case Study Cities of Qazvin Provinceهمانندسازی پاسخ کشاورزان به سیاست افزایش قیمت محصولات کشاورزی: مورد مطالعه توابع استان قزوین315613812FAابوذر پرهیزکاریمحقق مرکز تحقیقات کشاورزی، عضو بنیاد ملی نخبگان و دانشجوی دکترای دانشگاه پیام نور تهرانسعید یزدانیاستاد گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانمحسن شوکت فداییدانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه پیام نورغلامرضا یاوریاستادیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه پیام نورJournal Article20150120The main objective of this study is to simulate farmers’s response to the increasing prices of agricultural products policy in the cites of Qazvin province. The corn in city of Alborz and tomatoes in city of Abyek that have high volatility in the market price were studied. To achieve this goal, an economic modeling system consists of the Positive Mathematical Programming and State Wide Agricultural Production Function was used. In following the farmers’s response to the increasing prices of agricultural products policy under the scenarios 10, 20, 30, 40 and 50 percent was simulated and created changes in cropping pattern and farmer's gross profit were analyzed. The required data were related to the year 2011-2012 that with referring directly to the relevant organizations in Qazvin province were collected. The results showed that with increase in the price of tomatoes and corn, farmers cites of Abyek and Albrz tends to increase the acreage of these crops to achieve the more profits and decreases the acreage of products with lower returns. Also, the results showed that increases the farmer's gross profit of Abyek 4/18 to 20/39 percent with increasing the price of tomato and increases farmer's gross profit of Alborz 3/02 to 19/4 percent with increasing the price of corn. To effectiveness of the increasing prices of agricultural products policy, the use of supplementation policies in the supply side of inputs and products and also the use of auxiliary policies in the water resources side simultaneously with this police were proposed.هدف اصلی مطالعه حاضر شبیهسازی پاسخ کشاورزان به سیاست افزایش قیمت محصولات کشاورزی در توابع استان قزوین میباشد. بدین منظور، محصول ذرت دانهای در شهرستان البرز و گوجهفرنگی در شهرستان آبیک که دارای نوسانات بالایی در قیمت بازاری میباشند، مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحقق این هدف، از یک سیستم مدلسازی اقتصادی مشتمل بر مدل برنامهریزی ریاضی مثبت (PMP) و توابع تولید منطقهای محصولات کشاورزی (SWAP) استفاده شد. در ادامه، واکنش کشاورزان نسبت به سیاست افزایش قیمت محصولات کشاورزی تحت سناریوهای 10، 20، 30، 40 و 50 درصد شبیهسازی شد و تغییرات بوجود آمده در الگوی کشت و سود ناخالص کشاورزان تحلیل و ارزیابی گردید. دادههای موردنیاز مربوط به سال 91-1390 بودکه با مراجعه مستقیم به ادارات ذیربط در استان قزوین جمعآوری شد. برای حل مدل از نرمافزار GAMSنسخه 5/23 استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش قیمت گوجهفرنگی و ذرت دانهای، کشاورزان شهرستانهای آبیک و البرز برای دستیابی به سود بیشتر به افزایش سطح زیرکشت این محصولات تمایل پیدا میکنند و از سطح زیرکشت محصولات با بازده کمتر (گندم و جوآبی) میکاهند. همچنین، نتایج نشان داد که تحت سناریوهای 10 تا 50 درصد، با افزایش قیمت گوجهفرنگی سود ناخالص کشاورزان آبیک 18/4 تا 39/20 درصد و با افزایش قیمت ذرت دانهای سود ناخالص کشاورزان شهرستان البرز 02/3 تا 4/19 درصد افزایش می-یابد. در پایان به منظور اثربخشی سیاست افزایش قیمت محصولات کشاورزی، بکارگیری سیاستهای مکمل در بخش عرضه نهادهها و محصولات و سیاستهای کمکی در بخش منابع آب به صورت همزمان با این سیاست پیشنهاد شد.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160301Ex-Ante Assessment of Agricultural Research Impacts under Risk in CAspian Coastal Plain, Dry Central and West Northارزیابی پیش از اجرای تحقیقات کشاورزی در شرایط خطر در پهنه های دشت ساحلی خزری، مرکزی خشک و شمال غربی577414137FAسید صفدر حسینیاستاد گروه اقتصاد کشاورزی / دانشکده توسعه و اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهراننورمحمد آبیارعضو هیئت علمی/ مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع تحقیقات کشاورزی استان گلستانحبیب الله سلامیاستاد گروه اقتصاد کشاورزی/ دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهرانغلامرضا پیکانیاستاد گروه اقتصاد کشاورزی/ دانشکده توسعه و اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانJournal Article20150728Agricultural research systems in the public sector of developing countries have entered the era of resource scarcity. Therefor financing and support economic policy makers from this research will be required to provide documentary evidence.Without specific and convincing evidences of benefits, Agricultural research can not receive sustainable funding supports. This research has been conducted in order to assessment of potential benefits of breeding research in three agro-climatic zones of Iran. Results while creating awareness can convince and persuade the policy making and planning system to support agricultural research. In order to conducting this research, has been used from economic surplus model that can offer useful and effective outputs from potential benefits of research. Based on findings, most of breeding research have acceptable economic benefits and can play a fundamental role increasing production and supply of agricultural products. This finding emphasis on necessary support and funding of agricultural research and its uncertainty management in farmers conditions that apply research technologies.در دهههای اخیر سرمایه گذاری در تحقیقات کشاورزی کشورهای رو به توسعه کاهش یافته و نظام های تحقیقات کشاورزی در این کشورها از جمله ایران با چالش تامین مالی نیازهای پژوهشی مواجه شده اند. در چنین شرایطی تامین مالی این نوع تحقیقات مستلزم ارائه شواهد مستند از منافع آن به سیاستگذاران و برنامه ریزان اقتصادی خواهد بود. بدون مستندسازی شفاف و متقاعدکننده منافع، تحقیقات کشاورزی حمایت مالی پایدار را کسب نخواهد کرد. لذا این تحقیق برای برآورد منافع تحقیقات بهنژادی تحت شرایط ریسک در سه پهنه اقلیمی-کشاورزی مرکزی خشک، دشت ساحلی خزری و شمال غربی ایران انجام شده است که نتایج آن ضمن ایجاد آگاهی، میتواند مجموعه سیاست-گذاری و برنامه ریزی اقتصادی کشور را برای حمایت شایسته از تحقیقات کشاورزی متقاعد و مجاب نماید. برای انجام این تحقیق از الگوی مازاد اقتصادی پیش از اجرا استفاده شده است که می تواند خروجی های مفید و موثر برای استنتاج منافع تحقیقات تولید کند. بر اساس یافته ها، تحقیقات بهنژادی هر سه پهنه، علیرغم عدم حتمیت و ریسک فعالیت های کشاورزی از نرخ بازده 17 تا 70 درصد برخوردار هستند. لذا کاربست فن آوری ( بذر و نهال اصلاح شده) منتج از آنها می تواند در افزایش تولید و عرضه محصولات راهبردی کشاورزی نقش اساسی ایفا نماید. این شواهد بر ضرورت حمایت و تامین مالی تحقیقات کشاورزی به ویژه تحقیقات بهنژادی تاکید دارد.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160301Analysing the Role of Economic Variables on Food Prices in the Selected Oil Exporting and Importing Countriesتحلیل نقش متغیرهای اقتصادی بر قیمت مواد غذایی درکشورهای منتخب صادرکننده و واردکننده نفت759617604FAرضا هزارهدانشگاه فردوسی مشهدناصر شاهنوشیدانشگاه فردوسی مشهدحسین محمدیدانشگاه فردوسی مشهدسید مهدی سقاییاندانشگاه کنتاکی000-0002-8309-1213Journal Article20150830Fluctuation in food price and its effect on food security and society welfare has led economists to be interested in evaluating factors affecting the food price; Identifying these factors is an appropriate approach to reduce the negative consequences of such a fluctuation. The aim of this study was to evaluate the effect of economic variables on the food price index of oil exporting and importing countries during 2000 to 2013. The monthly data was provided for this period. For this purpose, in this study was used of Panel vector autoregressive models. Regression model coefficients revealed the effect of oil price lags on the food price to be more obvious in exporting countries in comparison to those of importing ones. On the other side, the results of impulse response function showed that food price and interesting rate shocks had a transitory effect, while oil price, fertilizer price and exchange rate shocks had permanent effects on the food price. In addition, the results suggested the food price shocks to consist more than 90% of fluctuation in both exporting and importing countries.نوسانات قیمت مواد غذایی و اثرگذاری آن به امنیت غذایی و رفاه جامعه منجر به علاقهمندی اقتصاددانان به بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مواد غذایی گردیده است، بهطوریکه شناسایی این عوامل میتواند ابزار مناسبی جهت برنامهریزیهای صحیح در راستای کنترل تبعات منفی این تغییرات بر رفاه جامعه باشد، بنابراین این مطالعه به بررسی تأثیر متغیرهای اقتصادی بر شاخص قیمت مواد غذایی در کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت در بازه زمانی 2013-2000 در قالب دادههای ماهانه پرداخته است. برای این منظور از الگوی خود رگرسیون برداری دادههای پانل استفادهشده است. برآورد ضرایب الگوی تحقیق نشان میدهد، وقفههای قیمت نفت در کشورهای صادرکننده نفت بیشترین تأثیر را بر قیمت مواد غذایی در مقایسه با کشورهای واردکننده نفت دارد. از سوی دیگر نتایج مربوط به توابع عکسالعمل آنی نشان میدهد، شوکهای مواد غذایی و نرخ بهره دارای اثر موقتی و شوک-های نرخ ارز، قیمت کود شیمیایی و قیمت نفت دارای اثرات دائمی بر قیمت مواد غذایی هستند. همچنین نتایج تحقیق نشان میدهد، شوکهای قیمت مواد غذایی در هر دو گروه از کشورها بیش از 90 درصد از نوسانات قیمت مواد غذایی را توضیح میدهد.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160301Measuring Impact of Rising Food Price on Iranian Urban Households Welfareاندازهگیری تاثیر افزایش قیمت مواد غذایی بر رفاه خانوارهای شهری ایرانی9711916006FAمحمد قهرمانزادهدانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریز0000-0003-0993-9244محمدباقر ضیاییدانش آموخته کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریزاسماعیل پیش بهاردانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریزقادر دشتیدانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریزJournal Article20150919The objective of the study is to measure welfare effects of food price on Iranian urban households within 10 income deciles between 2009 and 2012. Food consumption behavior in Iran is analyzed by estimating a complete food demand system using Quadratic Almost Ideal Demand System (QUAIDS) with considering homogeneity and symmetric conditionsfor 9 major food groups for each income deciles.The elasticity coefficients derived from QUAIDS were used to evaluate the distributional impacts of the relative food price changes in terms of Compensated Variations (CV). Based on our estimates, the food groups of cereals, dairy products, vegetable and pulses, Potables and Spices are necessary goods, as their budget elasticity is positive and below one at the same time. Meat, edible oils, fruits and dried fruits and Sugary products are luxury goods, with income elasticity above one. Results showed that all urban households groups, suffered welfare loses from rise in the food prices during 2009 and 2012. In addition for households in the lower deciles need the greatest relative amount of new income to return to pre-reform consumption levels and, indeed, this amount declines monotonically as household expenditures increase. Also the relative loss of poorest urban households is about threefold than the loss of richest households, which demonstrates the vulnerability of these households to food price increases. Consequently, it is essential that the policy makers support the poor households.در مطالعه حاضر سعی شده است اثر افزایش قیمت مواد غذایی بر رفاه خانوارهای شهری ایرانی و در بین دهکهای درآمدی در سالهای 90-1388 اندازهگیری و تحلیل شود. برای این منظور سیستم تقاضای تقریبا ایدهآل درجه دوم برای نه گروه اصلی مواد غذایی در کشور برای هر یک از دهکهای درآمدی در سالهای 1388 و 1390 برآورد گردید. نتایج حاصل از کششهای درآمدی برای کل خانوارهای شهری نشان داد که گروه-های غلات، لبنیات و تخم پرندگان، سبزی و حبوبات، ادویهها و آشامیدنیها ضروری و گروههای گوشت، روغن-ها، میوهها و خشکبار و قند و شکر و مرباها کالاهای لوکس محسوب میشوند. در نهایت با بکارگیری کشش-های تقاضای هیکس بدست آمده، اثرات رفاهی ناشی از افزایش قیمت مواد غذایی با استفاده از شاخص رفاه تغییرات جبرانی (CV) محاسبه شد. نتایج مطالعه نشان داد افزایش قیمت مواد غذایی رفاه کلیه خانوارهای شهری ایرانی را کاهش داده است. به طور نسبی از مخارج کل خانوارهای دهک اول در طی دوره 90-1388، 63/19 درصد از درآمد اولیه خویش را به سبب افزایش قیمت مواد غذایی از دست دادهاند. در صورتی که همین نسبت برای خانوارهای دهک دهم 254/7 درصد از درآمد اولیهشان بوده است. ملاحظه میشود رفاه از دست رفته برای خانوارهای فقیر به مراتب بیشتر از خانوارهای ثروتمند بوده است و این در حالیاست خانوارهای فقیر بخش بزرگی از درامد خود را صرف خرید مواد غذایی مینمایند. بنابراین لازم است تا سیاستگذاران اقتصادی حمایت بیشتری از خانوارهای دهکهای پایین درآمدی بعمل آورند.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160301Deficit Irrigation Strategy and Improving Irrigation Technology; the Optimal Adaptation in Coping with Climatic Changeکمآبیاری و بهبود فناوری آبیاری؛ راهبرهای بهینهی سازگاری با تغییرپذیری اقلیم12114915203FAشیوا سلطانیدانشگاه تربیت مدرسسید حبیبالله موسویدانشگاه تربیت مدرسJournal Article20150928In this study, deficit irrigation strategy as a lasting solution to deal with the effects of climate change in Hamedan-Bahar plain, were examined. For this purpose, at first, the effects of changes in temperature, precipitation and the release of CO2 on cropping pattern in four economic, physiology, hydrology and meteorology dimensions were analyzed. The results indicated that increased levels of carbon dioxide emissions and the climate changes, by reducing yield of agricultural crops and reduce groundwater balance, have negative effects on cropping pattern and in the most pessimistic prediction, reduce the amount of the agricultural value added about 169 billion Rials, reduce the amount of groundwater resources the extent of 11 percent and increase the economic value of water by 21 percent will be followed by 2040 in Hamedan-Bahar plain. However, the mentioned lose will be offset with the policy of 5% optimal deficit irrigation and the use of modern irrigation technologies.در مطالعهی حاضر، راهبرد کمآبیاری به عنوان راه حلی پایدار جهت مقابله با آثار تغییر اقلیم در دشت همدان- بهار مورد تحلیل قرار گرفت. بدین منظور در ابتدا آثار تغییرات دما، بارش و سطح انتشار CO2، بر الگوی کشت در چهار بعد اقتصادی، فیزیولوژی، هیدرولوژی و هواشناسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش سطح انتشار دیاکسید کربن و تغییرات اقلیمی ناشی از آن، از طریق کاهش عملکرد محصولات کشاورزی و نیز کاهش بیلان آبهای زیرزمینی، دارای آثار منفی بر الگوی کشت منطقه است و در بدبینانهترین پیشبینی، کاهش سود ناخالص بخش کشاورزی دشت به میزان 169 میلیارد ریال، کاهش موجودی آب زیرزمینی به میزان 11 درصد و افزایش ارزش اقتصادی نهادهی آب به میزان 21 درصد را تا سال 2040 در پی خواهد داشت. هم چنین نتایج نشان داد که از طریق اعمال سیاست 5 درصد کمآبیاری بهینه در کشت محصولات آببر و نیز استفاده از فناوریهای نوین آبیاری، جبران زیان مذکور امکانپذیر خواهد بود.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160301Estimating the Recreational Value of Taham Watershed Rangelands in Zanjan by Using a Contingent Valuation Methodبرآورد ارزش تفریحی مراتع حوزه آبخیز تهم زنجان با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط15117515199FAحسن یگانهاستادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانحامد رفیعیاستادیار دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهرانایرج صالحدانشیار دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهراناحمد بازگیردانشجو دکتری جنگلداری دانشگاه لرستانJournal Article20151109Taham watershed as one of ecotourism attractions and geo-tourism in Zanjan province is an important zone of tourist. Thus, study of recreational value can be effective in predicting needs and shortages and tourism development in the region. The aim of this research is the estimation of recreational value of Taham watershed and measurment of individual’s willingness to pay (WTP) based on contingent valuation method (CVM) and dichotomous choice (DC). Required data were gathered through 181 viditors in the zone. The results showed that annual variables of visit number, education, income, indigenous persons and bid mount are significant and effective factors on WTP. The mean of WTP for recreational value of this rangeland is 6266 Rials for per per visitor and total recreational value of rangeland is annually about 539062303 Rials that visitors that it shows the visitors attention to the recreational resources in the zone.حوزه آبخیز سد تهم به عنوان یکی از جاذبههای اکوتوریستی و ژئوتوریستی استان زنجان، از مناطق مهم گردشگری منطقه میباشد. لذا مطالعه ارزش تفریحی آن میتواند در پیش بینی نیازها و رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. هدف این پژوهش برآورد ارزش تفریحی حوزه آبخیز سد تهم با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط است. برای بررسی عوامل موثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد گردید. روش استخراج پیشنهاد روش دوگانه - دوبعدی است. دادههای مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 181 بازدیدکننده از منطقه مذکور جمع آوری گردید. براساس نتایج مدل مورد استفاده در تعیین عوامل موثر بر میزان ارزش تفرجی منطقه، متغیرهای تعداد بازدید در سال، تحصیلات، درآمد فرد، بومی بودن و میزان پیشنهاد معنی دار شده است و از عوامل مؤثر در میزان WTP بازدیدکنندگان برای استفاده از مراتع منطقه میباشند. در این مطالعه، متوسط WTP بهعنوان قیمت ورودیه برای هر بازدیدکننده جهت استفاده از مراتع حوزه آبخیز تهم 6266 ریال بدست آمدهاست. همچنین ارزش تفریحی سالانه این منطقه 39083 ریال در هکتار و ارزش کل تفریحی آن 539062303 ریال برآورد شده، که نشان دهنده توجه بازدیدکنندگان به منابع تفریحی منطقه مورد مطالعه میباشد.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160301The relationship between carbon dioxide emissions and energy consumption and environmental destruction in Iranبررسی و تبیین رابطه بین انتشار دی اکسید کربن و مصرف انرژی و تخریب محیط زیست در ایران17719515186FAحمید امیرنژاددانشیار اقتصاد منابع طبیعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریمحمد زرگرطالبیدانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریمحمدعلی روشن فردانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریJournal Article20150111During recent decades, the importance of environmental issues, all countries are trying to plan properly and using appropriate methods, not only to achieve their economic goals, but also to minimize the environmental damage caused by economic growth. Accomplish this without the knowledge of the relationship between economic activity and environmental pollution and the interplay between them is not possible and the problem for developing countries such as Iran, which is still in the early stages of economic development, has become more important. In this paper, short-run and long-run relationship between energy consumption, carbon dioxide emissions (as an indicator of environmental pollution), using data from 1974-2011 of Iran were studied. To investigate the relationship between the variables, the econometric regression methods Distributed Lag (ARDL) were used. The results showed that carbon dioxide emissions relative to environmental degradation and its value in the long-run elastic 2.27. According to the results of variable energy consumption and carbon dioxide emissions significant positive and a long-term relationship with environmental degradation. In this case, the increase of energy consumption and carbon dioxide emissions further, environmental degradation is more, The comparison results show that short-run and long-term relationships Energy consumption in the short term greater impact on environmental degradation and destruction of carbon dioxide emissions in the long-run have a greater impact on the environment. The results show that the imbalance short term after two terms are moderatedطی دهههای اخیر، همگام با افزایش اهمیت مسائل محیط زیستی، تمامی کشورها تلاش میکنند با برنامهریزی صحیح و بهکارگیری روشهای مناسب، نه تنها به اهداف اقتصادی خود دست یابند، بلکه آسیبهای محیط زیستی ناشی از رشد اقتصادی را نیز به حداقل برسانند. تحقق این امر بدون اطلاع از چگونگی رابطهی بین فعالیتهای اقتصادی با آلودگی محیط زیست و تأثیرات متقابل بین آنها میسر نمیباشد. در این مطالعه، روابط کوتاهمدت و بلندمدت بین مصرف انرژی، انتشار دی اکسید کربن (به عنوان شاخص آلودگی محیط زیستی) با استفاده از دادههای سالهای 1390-1353 در ایران با استفاده از روش اقتصادسنجی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی (ARDL) مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج این مطالعه وجود رابطه بلندمدت بین متغیرهای تخریب محیط زیست و مصرف انرژی و انتشار دی اکسید کربن تأیید شد. همچنین رابطه مثبت و معنیداری در بلندمدت بین متغیرهای انتشار دی اکسید کربن و مصرف انرژی با تخریب محیط زیست بدست آمده است. انتشار دی اکسید کربن تأثیرگذارترین متغیر بر تخریب محیط زیست تشخیص داده شد به طوری که با افزایش یک درصدی در انتشار دی اکسید کربن، تخریب محیط زیست حدود 27/2 درصد افزایش مییابد. همچنین ضریب تصحیح خطا نشان داد که 52/0 از شوک وارد شده در کوتاهمدت به سمت رابطه بلندمدت اصلاح میگردد. لذا، حدود 2 سال طول میکشد تا یک عدم تعادل در کوتاه-مدت به سمت بلندمدت تعدیل شود.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160301Assessment the effective component of seafood consumption in Mashhad
(Comparison of Double-Hurdle model and Heckman two-stage method)بررسی عامل های مؤثر بر مصرف آبزیان در شهر مشهد (مقایسه الگوهای Double-Hurdle و دومرحلهای هکمن)19721914566FAآرش دوراندیشاستادیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدمسعود حسین زادهدانشگاه زابلزهرا نعمت الهیدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریJournal Article20150209Due to the high value of sea food and its important usage of them in social health, the present study was designed to investigate the effective factors in aquatic consumption in Mashhad. The consumption information of 150 Mashhadian households that collected by random sampling has been used. The results have analyzed using Heckman’s two-stage model and Double- Hurdle model. The results showed that, household population, education level oh households’ administrator, number of persons under 10 years old, income, Factors related to taste, access to fish, knowledge of methods to preparing and cooking aquatic and health-related factors, are important for household to consumption of aquatic. Due to the results of Double-Hurdle model, Education, income, occupation of households’ administrator, residential area, Factors associated with taste, knowledge of methods to preparing and cooking aquatic and aquatic health, have the significant effects on Action with households to consume aquatic. According to the results and Double- Hurdle model excellence in this study, this method is recommended as an alternative method for use in studies.با توجه به ارزش بالای غذایی آبزیان و اهمیت مصرف آن در سلامت افراد و جامعه، مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر مصرف آبزیان در شهر مشهد انجام شده است. بدین منظور اطلاعات مصرفی 150 خانوار مشهدی با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی جمعآوری و نتایج با استفاده از مدلهای Double-Hurdle و دومرحلهای هکمن مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان داد، جمعیت خانوار، سطح تحصیلات، تعداد افراد زیر 10سال، درآمد، فاکتورهای مرتبط با سلیقه، دسترسی به آبزیان، دانش روشهای تهیه و طبخ آبزیان و فاکتورهای مرتبط با بهداشت و سلامت آبزیان، بر تصمیم خانوار جهت مصرف آبزیان مؤثرند. همچنین بر اساس مدلDouble- Hurdle ، سطح تحصیلات، درآمد، شغل سرپرست خانوار، منطقه مسکونی، فاکتورهای مرتبط با سلیقه، دانش تهیه و طبخ آبزیان و بهداشت و سلامت آبزیان، اقدام خانوارها جهت مصرف آبزیان را را تحت تأثیر قرار میدهند. با توجه به نتایج به دست آمده و برتری مدل Double- Hurdle در مطالعه حاضر، این روش به عنوان روشی جایگزین، جهت استفاده در مطالعات کاربردی توصیه میشود.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160301Valuing the attributes of renewable energy investments in Khorasan Razaviارزشگذاری ویژگی های سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیردر استان خراسان رضوی22124514744FAمحمد قربانیاستاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهداهون کاسبدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهدعلیرضا کرباسیدانشگاه فردوسی مشهدمحمدرضا کهنسالدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20141226In recent years, attitude to energy issue have been changed in Iran. The nonrenewable fossil energy and the other hand a steady rise of prices and implementation plans such as “Targeting subsidies” have been forced governments to turn to new energies collection. Adoption and development of appropriate policies and strategies for investment on renewable energies need to analyse of investment advantages on it according to households' willingness to pay. This paper carried out to valuate the investment’s attributes in the renewable energies using a cross sectional data of 250 households and 4518 observations in 2014 from the Khorasan Razavi province and applying the choice experiment and nested logit model. Nested logit model estimation with socio-economic variables showed that age, house's ownership and having car have positive and significant effect on the level of willingness to pay. Also, decreasing air pollution and increasing of employment is worth more for urban households. They have willingness to pay equal 48033 and 34947 Rials per month to air pollution and employment, respectively. On the other hands, they have not value to landscape impacts and have willingness to pay equivalent1669 Rials per month to it. Regard to results, execution of this study as a complete plan in a periodically (3-4 year) in Iran to study of executed policies about renewable energies has suggested.در چند سال اخیر نحوه نگرش به موضوع انرژی در ایران تغییر یافته است، تجدیدناپذیری انرژیهای فسیلی و از سوی دیگر افزایش مداوم قیمتها و اجرای طرحهایی همچون هدفمند کردن یارانهها، دولتها را بر آن داشته است که بهسوی مجموعهای از انرژیهای نو حرکت کنند. اتخاذ و توسعه سیاستها و راهبردهای مناسب برای سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، به تجزیه و تحلیل مزایای سرمایهگذاری در آن بر اساس تمایل به پرداخت خانوارها نیاز دارد. این مقاله با استفاده از اطلاعات مقطع زمانی سال 1393 مربوط به 250 خانوار و 4518 مشاهده از استان خراسان رضوی و بهکارگیری آزمون انتخاب و مدل لاجیت متداخل به ارزشگذاری ویژگیهای سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر پرداخته است. برآورد مدل لاجیت متداخل با متغیرهای اقتصادی- اجتماعی نشان داد، که سن، مالکیت مسکن و داشتن خودرو بر میزان تمایل به پرداختها تأثیر مثبت و معنیداری دارد. همچنین خانوارهای شهری برای کاهش آلودگی هوا و افزایش اشتغالزایی ارزش بیشتری قائل هستند. آنها برای این دو ویژگی به ترتیب تمایل به پرداخت ماهانهای برابر 48033 و 34947 ریال دارند. از طرفی برای تأثیرات چشماندازی ارزش زیادی قائل نیستند و تمایل به پرداخت ماهانهای برابر 1669 ریال برای آن دارند. با توجه به یافتهها، اجرای مطالعه به صورت جامعتر در ایران و به صورت دورههای زمانی 3 تا4 ساله برای بررسی سیاستهای اجرا شده در خصوص انرژیهای تجدیدپذیر پیشنهاد شده است.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55249420160220AbstractAbstract24725629496FAJournal Article20180108